-
کاکل مشکين نقاب چشم و ابرو ساختيشاعر : اوحدي مراغه اي آن کمان پنهان بدار، اکنونکه تير انداختيکاکل مشکين نقاب چشم و ابرو ساختيحملهي اول ز شوخي بر سر ما تاختيبر سمند فتنه زين دلبري بستي، وليکين چنين گويي نبردي تا تو چوگان باختيچون دل ما را شکار زلف خود کردي، بروآخر آن دل را چرا از مهر ما پرداختي؟ما بکار خود نميپرداختيم از مهر تودر جهان مسکينتر از من هيچکس نشناختياز جهان جز رنج من چيزي نميخواهي مگرما سپر بوديم هر نوبت که تير انداختي؟گر تو با من دشمني، چون از ميان دوستاناز براي اوحد