-
دولت ز در باز آمدي ما را پس از بيدولتيشاعر : اوحدي مراغه اي گر رخ نمودي ترک ما «بعداللتيا واللتي»دولت ز در باز آمدي ما را پس از بيدولتيهر شب خروش عاشقان باشد چو کوس نوبتيميزيبد او را سلطنت، زيرا که پيش درگهشما در برش زاريکنان مانند کوس نوبتياز سرکشي او چون علم در جنگ با ما روز و شباو را چو کردي پيشکش، ما را نياري خدمتي؟دادم به زلفش دوش دل، چشمش به ترکي گفت: هي!چشمش چو غوغا ميکند ميترسم از بيحرمتيمن ميتوانم بوسها دزديدن از لعلش وليوانگه دل بيمار من ميميرد از بيشربتي