-
اي که تير بيوفايي در کمان پيوستهايشاعر : اوحدي مراغه اي بار ديگر چيست کندر ديگران پيوستهاي؟اي که تير بيوفايي در کمان پيوستهايدر تو پيوندم، که صد رگ با روان پيوستهايگر به شمشير فراقم پي کني صد پي روانبا چنان خرمهرها بس رايگان پيوستهاي!اي بهايي گوهر، اندر سلک پيمان و وفااز دلم چون دور گردي؟ چون به جان پيوستهايميخوري خون دل من، تا ز دل دوري کنمروز گويايي چو ذکرم در زبان پيوستهايوقت خاموشي چو فکر اندر دلم پيچيدهايهمچنين ميکن، که با ما هم چنان پيوستهايگر چه هر دم بشکني ع