-
حلقهي زرين بر آن گوش گهربندش ببينشاعر : اوحدي مراغه اي خال مشکين بر لب شيرين چون قندش ببينحلقهي زرين بر آن گوش گهربندش ببيندر ميان حلقهاي زلف چون بندش ببينبسته بر هم گردن شهري، دل ديوانه رامضمر اندر گوشهي لعل شکرخندش ببينچشم معني برگشاي و چشمهي آب حياتبر دل من محنت چون کوه الوندش ببيناشک همچون دجلهي من در غمش ديدي بسياين زمان با دوستان تازه پيوندش ببينديدهاي کان عهد ياران قديمي چون شکست؟آرزوي عاشقان آرزومندش ببينعاشقان از آرزوي روي او جان ميدهندديدن رويي چنان و دادن پندش ب