-
دور مرو، دور مرو، يار ببين، يار ببينشاعر : اوحدي مراغه اي در نگر از ديدهي جان در دل و ديدار ببيندور مرو، دور مرو، يار ببين، يار ببينچون تو درين راه شدي خوبي رفتار ببينگر ز دل آگاه شدي، همسفر ماه شدينصرة ازين هر دو طلب، هجرت انصار ببينگر سفرت هست هوس، جان و خرد يار تو بسجنس فروشنده نگر، نقد خريدار ببيندوست به پرسيدن تو، روي تو در ديدن توچند رضاي دل خود؟ مصلحت يار ببينچند براي دل خود؟ چند هواي دل خود؟خرقهي سالوس بکن، بستن زنار ببينگردن ناموس بزن، نامهي زنديق بدرگر پس ازينم طل