-
باغ جهان روي تست، راي گلستان مکنشاعر : اوحدي مراغه اي طيرهي سنبل مخواه، طره پريشان مکنباغ جهان روي تست، راي گلستان مکنزخم، که شايد،مزن، جور، که بتوان، مکنگر چه به حکم توايم، بر جگر ريش مادم بدم از درد خود ميکش و درمان مکنراي که بود؟ اينکه تو: عاشق بيچاره راکاندل چون سنگ را هيچ به فرمان مکنچونکه به فرمان تست اين دل مسکين که گفت:قصد دل و ديده و قصد تن و جان مکنجان و تن ما تراست، ديده و دل نيز هماين نمکم هر زمان بر دل بريان مکنبا همه شکر، که هست در لب شيرين توتن به غريبي بنه، ياد صف