-
پاکبازان را چه خارا و چه خز؟شاعر : اوحدي مراغه اي گر به رنگي قانعي در خرقه خزپاکبازان را چه خارا و چه خز؟جامه خود داني، تو مردم را مرزجامه گه ازرق کني، گاهي سياهاين که بر خود ميتني چون کرم قزآخرت زندان تن خواهد شدننيک دور افتادهاي، سودا مپزگر تو ايزد را بدين خواهي شناختگر منت مشروح گويم، يا لغزچون نخواهي فهم کردن، زان چه سود؟کين جماعت را نباشد سنگ و گزمحتسب گو: در پي رندان مروگر ننوشي بادهاي، سيبي بگزعيب مستان کم کن و در مجلس آيدر زمستان خود نميجوشيد رزباده خوردن در بهار ار ظلم بود