-
هر دم برم به گريه پناه از فراق يارشاعر : اوحدي مراغه اي آه! از جفاي دشمن و آه از فراق يار!هر دم برم به گريه پناه از فراق ياربارم چو کوه و روي چو کاه از فراق يارنشگفت! اگر شکسته شوم در غمش، که هستروزم چو هفته، هفته چو ماه از فراق يارتا آن دو هفته ماه ز من دور شد، شدستتن نيز گو: ممان و بکاه از فراق يارچون جان به لب رسيد و دل از غم خراب شدگاه از فلک برنجم و گاه از فراق يارباري، به هيچ نوع خلاصم ز رنج نيستصبحم چو شام گشت سياه از فراق يارچشمم چو صبح گشت سپيد از جفاي چرخخواه از وصال دش