-
ميان ما و تو دوري به اختيار نبودشاعر : اوحدي مراغه اي مرا زمان فراق تو در شمار نبودميان ما و تو دوري به اختيار نبودبه منزلي، که هوا را در آن گذار نبودگذار بود مرا با تو هر دمي ز هوسبهم رسيدن و تشويش انتظار نبودحديث گفتن و انديشه از رقيبي نهکه هيچ گونه ترا از برم کنار نبودبه چند گونه مرا از تو بوسه بود و کنارگمان ميبرم که خود آن روز و روزگار نبودکنون ز هجر به روزي فتادهام، که دروز هيچ يار نديدم، چو بخت يار نبودهزار يار فزون داشتم، که هيچ مددچه سود از آن؟ چو دل ساده مرد کار نبودنظر