-
گر کسي در عشق آهي ميکندشاعر : اوحدي مراغه اي تا نپنداري گناهي ميکندگر کسي در عشق آهي ميکندصنع يزدان را نگاهي ميکندبيدلي گر ميکند جايي نظرکان نفس کار سپاهي ميکندبا دم صاحبدلان خواري مکناز براي خويش چاهي ميکندآنکه سنگي مينهد در راه مازحمتي دارد، که آهي ميکندگر بنالد خستهاي معذور داردفع کوهي را به کاهي ميکندعشق را آن کو سپه سازد به عقلمحتسب هم گاهگاهي ميکندگر کند رندي نظر بازي، رواستآنکه يادم هر به ماهي ميکنديک دم از خاطر فراموشم نشدکين تضرع دادخواهي ميکندچند ناليدم و آن بت خود