-
يار آن کسي بود که به کارت نگه کندشاعر : اوحدي مراغه اي باري نگه کني، دوسه بارت نگه کنديار آن کسي بود که به کارت نگه کندروز بلا به گريهي زارت نگه کندگاه دعا به نالهي زيرت چو گوش کرددستي بگيرد و ز کنارت نگه کندروزي اگر ترا به ميان در کشد غميباري به اوفتادن بارت نگه کندبار کسي بکش، که ز پاي ار بيوفتيجامي دو کم دهد، به خمارت نگه کندچون مست شد ز بادهي اندوه او سرتهر ساعتي به ديدهي عارت نگه کنداز مهر دوستي چه کني فخر؟ کو ز کبرچون اوحدي بکوش، که يارت نگه کنداغيارات ار نگه نکند هيچ با