-
زين بيش نبايد خفت، اي يار که دزد آمدشاعر : اوحدي مراغه اي رخت خود ازين منزل بردار، که دزد آمدزين بيش نبايد خفت، اي يار که دزد آمدگفتيم: مشوطيره، زنهار، که دزد آمددزدست و شب تيره، چشم همگان خيرهميدزدد و ميگويد: هشدار، که دزد آمداين دزد عسس جامه، در گرمي هنگامهتا نيک بنشناسد عيار، که دزد آمددزدان جهان گشته، در خرقه نهان گشتهمزدي بده، از گفتم: بيدار، که دزد آمداين طرفه که: دزد آمد، در خرقه به مزد آمدپس بر درخلوت زن مسمار، که دزد آمداي اوحدي، ار با تو نقديست، به خلوت بر