-
باد بويي از دو زلفت وام کردشاعر : اوحدي مراغه اي سوي چين آورد و مشکش نام کردباد بويي از دو زلفت وام کردتير غم در ديدهي بهرام کردغمزهي آهووش گو افگنتپاي ما را بستهي اين دام کرددانهي خالي، که بر رخسار تستآن الف را دام زلفت لام کردقامت من چون الف بود از نشاطفتنهيآن لعل خون آشام کردنازنينا، صبح ما را همچو شامعاقبت چشم تو او را رام کردتوسن دل، گرچه تندي مينمودگر چه کار اوحدي را خام کردآتش روي تو ما را سخت سوخت
#سرگرمی#