-
اي عيد روزهداران ابروي چون هلالتشاعر : اوحدي مراغه اي وي شام صبح خيزان زلف سياه و خالتاي عيد روزهداران ابروي چون هلالتناهيد برج شادي روي قمر مثالتخورشيد چرخ خوبي عکس فلک نوردتروي زمين گرفته عشق قدر مجالتپشت فلک شکسته مهر قضا توانتمرغ توام، رها کن، تا ميپرم به بالتعمر مني، وفا کن، تا برخوردم ز وصلتوانگه نديده يک جو از خرمن وصالتدردا! که در فراقت خرمن به باد دادمميلم بسيست ليکن، ليکن ميترسم از ملالتگفتي مرا که: داري ميلي به جانب منگر اوحدي نديدي در خواب خوش خيالتکي چون خيال گشتي