-
ز عشق اگر چه به هر گوشه داستاني هستشاعر : اوحدي مراغه اي سري چنين نه همانا بر آستاني هستز عشق اگر چه به هر گوشه داستاني هستز هر گلي که به باغي و بوستاني هستبيا، که با گل رويت فراغتي دارمهم از براي سگان تو استخواني هستاگر بخوان تو از لاغري نه در خورديمچو ابروي تو کسي را اگر کماني هستبگوي تا: نزند تير غمزه جز بر مابيزماي، اگرت راي امتحاني هستحديث تلخ بهل، بعد ازين به شمشيرمخبر نداشت که بالاي او دکاني هستکسي که وصل ترا ميکند دو کون بهارخش تمام نديدي، گرت زياني هستخبر مکن بکس، اي م