-
آمد نسيم گل به دميدن ز چپ و راستشاعر : اوحدي مراغه اي ساقي، مي شبانه بياور، که روز ماستآمد نسيم گل به دميدن ز چپ و راستفرياد عندليب ز هر جانبي بخاستدر باغ شد شکفته به هر جانبي گليآشوب بلبلان بنداني که: از کجاست؟تا پيش شاخ گل ننشيني، قدح به دستاز فکر جام لاله که: خالي ز مي چراست؟هر دم بنفشهوار فرو ميروم به خودمطرب، بساز عود، که خواهيم عذر خواستشاهد، بسوز عود، که خواهيم عيش کردجز عيش هر عمل که کني بعد ازين، هباستجز عشق هر هوس که پزي زين سپس، هدرگر راه بودمي به سر اين فزود و کاستمن