-
بگذاشتهام، تا چه کند نرگس مستت؟شاعر : اوحدي مراغه اي با يار پسنديده که پيمان نواستتبگذاشتهام، تا چه کند نرگس مستت؟گفتي که: ندارم من و ميبينم و هستتراي دو دلي کردن و آهنگ جداييعهدش بشکن زود، که پيمان بشکستتپيوند تو افزون شو و بسيار بگفتند:تيري که کنون بر دلم افتاد ز دستتتا جان ندهم جاي جراحت ننمايدديگر چه کنم، گر ندرم جامه ز دستت؟از دست برفتم من و بر دست نه اي توهر چند بر خويش نديديم نشستتبيياد تو هرگز ننشينيم بر کسدر دام نرفتي و کس از دام نرستتبس دام که در راه تو آهو بره کردندآ