-
با که گويم سرگذشت اين دل سرگشته را؟شاعر : اوحدي مراغه اي راز سر گردان عاشق پيشهي غم کشته را؟با که گويم سرگذشت اين دل سرگشته را؟چون توان پوشيدن اين آب ز سر بگذشته را؟آب چشم من ز سر بگذشت و ميگويي: بپوشدر غم روي خود اين فرهاد مجنون گشته راجان شيرين منست آن لب، بهل تا ميکشدباغبان از سرزنش ميکشت سرو کشته راآنکه روزي گر چمان اندر چمن رفتي برشبا که گويم حال اين خال به خون آغشته را؟خال او حال مرا برهم زد و خونم بريختدر نميشايد نوشتن نامهي بنوشته راآسمان برنامهي عمرم نبشتست اين ق