-
آن سيه چهره که خلقي نگرانند او راشاعر : اوحدي مراغه اي خوبرويان جهان بنده به جانند او راآن سيه چهره که خلقي نگرانند او راجاي آنست که بر ديده نشانند او رادلبراني که به خوبي بنشانند امروزپاکبازان جهان بنده از آنند او رادامنش پاک ز عارست و دلش پاک ز عيباز کف من به جهاني نجهانند او راگر در افتد به کفم دامن وصلش روزيبرميدم ز برش، تا نرمانند او رانيست بيمصلحتي از بر او دوري منورنه اين يک دوسه افسرده چه دانند او را؟قيمت قامت او را من بيدل دانمبندهي تست، نام که خوانند او رااي که گشت اوح