-
آخر، اي ماه پري پيکر، که چون جاني مراشاعر : اوحدي مراغه اي در فراق خويشتن چندين چه رنجاني مرا؟آخر، اي ماه پري پيکر، که چون جاني مراليک خود روزي بحمدالله نميخواني مراهمچو الحمدم فکندي در زبان خاص و عامگر بري نزديک خود روزي به مهماني مرا؟اي که در خوبي به مه ماني چه کم گردد زتوميکشم در پاي خود چندان که بتواني مرادست خويش از بهر کشتن بر کسي ديگر منهاين زمان سودي نميدارد پشيماني مرابا رقيبانت نکردم آنچه با من ميکنندگر فلک يک روز بنشاند به سلطاني مرازين جهان چيزي نخواهم خواستن جز