-
آن ماه که ماه نو سزد يارهي اوشاعر : انوري خورشيد مي نشاط نظارهي اوآن ماه که ماه نو سزد يارهي اوسر برزند از مشرق رخسارهي اوچون گيرد عکس از لب ميخوارهي اويک داو دلم در دو جهان زد با تواي راحت آن نفس که جان زد با تويارب که چو عيشها توان زد با توهجر تو چنين است اگر وصل بوددر چشم تو خوارتر ز خاک در تورفتم چو نماند هيچ آبم بر توزان بيم که باد بگذرد بر سر توبا اين همه روز و شب بر آتش باشمپايي نه که آزاد بپويد بر تودستي نه که گستاخ بکوبد در توداني که کشد بار ترا هم خر توبا ناز تو هر س