-
اي انوري تويي که به فضل و هنر سزندشاعر : انوري احرار روزگار و افاضل ترا رهياي انوري تويي که به فضل و هنر سزندواکنون شدت مسلم بر شاعران شهيبودند در قديم اميران و شاعراناشکم چو ناردانه و رخسار چون بهيهستت خبر که هستم دور از تو ناتوانيا خود مرا محل عيادت نمينهيمشغول بودهاي که نکردي عيادتمخيزد چنين طمع به حقيقت ز ابلهينيني ز ابلهي است مرا از تو اين طمعدل گشت پر ز انده و از صبر شد تهيبا رنج ناتواني اي دوستان مرااينک برفت علت و آغاز شد بهيگويد طبيب بهتري امروز غم مخوردر بزم صدر عال