-
به خدايي که ذات لم يزلششاعر : انوري باشد از سر بندگان آگاهبه خدايي که ذات لم يزلشبر سر آفتاب و ماه کلاهدست صنعتش ز اقتدار نهددر خم اين زمردين خرگاهزر فشاند ز صبح هر روزيسبب جامه خرقه کردن ماهبه رسولي که بد سبابهي اوز اسمان امر و نهي بياکراهبه اميني که آوريد بدواز گناهان به روز حشر گواهبه کتابي که تا بدو داريمچيست آن لا اله الا اللهبه کلامي که مهر ايمانستملک و دين را نظير همچو تو شاهکه اگر هست يا بخواهد بودرايت و چتر و تخت و تاج و کلاهتا جهان باشد از تو نازان بادبيش از اين بود بارنامه و ج