-
ز روزگار به يک نامهي تو خرسندمشاعر : انوري که در دعا همه آن خواهم از خداوندمز روزگار به يک نامهي تو خرسندمغمم چراست که از تو به نامه خرسندمشنيدهام که به خرسند کم گرايد غمچرا که بيتو همي عمر و عيش نپسندمز هرچه باشد خرسند را بسنده بودصفت نديدم از اين به چو دل برافکندممرا و حال مرا بيجمال طلعت توبه جان تو که به ديدارت آرزومندمچنانکه تشنه به آب حيات و مرده به جان
#سرگرمی#