- دانشآموز خجالتي
نویسنده : زهرا شكوهي طرقي
هميشه توي كلاس آروم و ساكت بود. اكثر وقتها پاسخ سؤالات معلم رو ميدونست اما چون خجالت ميكشيد دستشو بلند نميكرد و چيزي نميگفت. زنگ تفريح كه زده ميشد بچهها با شور و هيجان به سمت آبخوريها ميدويدند اما زهره اينقدر كمرو و خجالتي بود كه ترجيح ميداد صبر كنه تا آبخوري خلوت بشه، گاهي اينقدر براي خلوت شدن آبخوري صبر ميكرد كه زنگ كلاس ميخورد و اون گرسنه و تشنه مجبور بود بره سر كلاس. وقتي بچهها بازي ميكردند و صداي خنده و شاديشون توي حياط ميپيچيد زهره گوشه حياط مينشست و فقط اونها رو تماشا ميكرد. بهخاطر همين كسي با زهره
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان