-گروه وبلاگستان « تیتریک »؛ به گزارش اولین باشگاه وبلاگ نویسان استان البرز روایت نو ، آﻧﭽﻪ ﺩﻳﺪﻯ "ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ” ﺩﺍﺷﺖ ﺍﻣﺎ "ﺣﻘﻴﻘﺖ” ﻧﺪﺍﺷﺖ روایت نو به نقل از وبلاگ ســـــــــــــــــــــلام خـــــــــــدا نوشت : رﻭﺯﻯ فردی ﻧﺰﺩ ﻋﺎﺭفی ﺁﻣﺪ . ◥ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻫﻰ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﺤﻠﻪ ﻯ ﺧﺎﻧﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﺭﻭﺑﺮﻭﻯ ﺧﺎﻧﻪ ﻯ ﻣﻦ ﻳﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﻰ ﮐﻨﻨﺪ. ﻫﺮﺭﻭﺯ ﻭ ﮔﺎﻩ ﻧﻴﺰ ﺷﺐ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﻰ ﺍﻧﺠﺎ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﻣﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﺍﻳﻦ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻴﺴﺖ. ◥ﻋﺎﺭﻑ ﮔﻔﺖ : ﺷﺎﻳﺪ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ، ﻣﻦ ﻫﺮﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﮔﺎﻩ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻣﻴﺎﻳﻨﺪ ﺑﻌﺪﺍﺯﺳﺎﻋﺘﻰ ﻣﻴﺮﻭﻧﺪ . ادامه مطلب ******************************************
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان