-شش، هفت روز پیش سوار تاکسی خطی نزدیک خانه مان شدم، وقتی به مقصد رسیدم و می خواستم پیاده شوم دیدم کیف پولم را برنداشتم. به راننده گفتم: «من یادم رفته کیفم را بردارم، پول همراهم نیست... چی کار کنم؟» راننده گفت: «فدای سرت... دفعه بعد اگه همو دیدیم حساب می کنیم.» دو روز پیش دوباره سوار همان تاکسی شدم و عجیب ترین اتفاق زندگی ام افتاد، باز هم کیفم را برنداشته بودم. به راننده گفتم: «شاید باورتون نشه ولی من دوباره حواسم نبوده کیفم را جا گذاشتم.» راننده گفت: «فدای سرت»، گفتم: «خیلی بد شد»، راننده گفت: «نه، پیش میاد»، به راننده گفتم: «شما
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان