-پنج سال پیش زن جوانی در حالی که آشفته و پریشان بود به کلانتری شهریار رفت و ادعای عجیبی را مطرح کرد. روزنامه ایران نوشت: پنج سال پیش زن جوانی در حالی که آشفته و پریشان بود به کلانتری شهریار رفت و ادعای عجیبی را مطرح کرد. این زن با دستپاچگی گفت: در تهران زندگی می کنم. دو روز پیش برای تفریح با همسرم به نام «علی» به باغمان در شهریار رفتیم. دیشب زمانی که در خواب بودم، متوجه شدم مرد ناشناسی قصد خفه کردن مرا دارد، از خواب پریدم و داد و بیداد کردم، همزمان صدای سوختم، سوختم شوهرم را هم شنیدم. وی افزود: وقتی خودم را به شوهرم رساندم، دیدم دست هایش را روی صورتش گرفته است و آه و ناله می کند. در ح
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان