-زنگ انشا بود آن روز در ده بالای رود آن ده مملو از یاد خدا در کلاسی کوچک اما پر ز شوق و شور و امید یک معلم پای تخته رو به شاگردان خود می گفت بچه ها، ایثار بحث و شرح انشای شماست هیچ می دانید معنی آن را؟ یاسمن شیرین زبانی کرد و گفت: پاک کنم را داده ام دست علی چون که بابای علی چند ماه پیش رفته تا میدان جنگ مجتبی هم گفت آقا مادرم بسته سوغاتی خود را که خاله از نجف آورده بود؛ خانه آنها فرستاده است سرو ناز آهسته و آرام مهربان و با وقار بسته ای در دست پای تخته رفت رو به آقا کرد و گفت: نان و انگور و پنیر و گردویی دارم که نصفش می کنم با او و معلم غرق در اندیشه ای مبهم گفت آری معنی ایثار یعنی این چن
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان