-10 سال پیش بود. یکی از روزها نمی دانم چطوری به ذهنم رسید که با دوچرخه به روزنامه بروم. خانه ام آن روزها در بلوار مصلی بود و روزنامه چهار راه خیام. رفتم و دوچرخه ای به مبلغ 120 هزار تومان خریدم. برای آن زمان پول کمی نبود، حدود یک میلیون الان بود. فردا صبح شاد و شنگول و یک ساعت زودتر از خانه بیرون زدم. به حرم نرسیده انرژی ام تمام شد. مانده بودم که بقیه راه را چطوری طی کنم. با خودم فکر کردم ماشین بگیرم، ولی احساس کردم زشت است نیمه راه را نیامده کم بیاورم. به هر زحمتی بود خودم را کشیدم تا روزنامه. بارها ایستادم و نفس تازه کردم و آب خوردم که گویا داشتم یکی از مهمترین پروژه های زندگی ام را به سرانجا
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان