- خاطره جعفر جهروتی زاده از عملیات «رمضان»
ده فرمانده در قلب دشمن
صیاد استارت زد و وانت روشن شد، بچهها هنوز داشتند سوار میشدند که ماشین به سرعت حرکت کرد، این در حالی بود که سربازان مسلح عراقی داشتند دوان دوان به طرف ما میآمدند و دستپاچه فریاد میزدند: قف، قف! ایست، ایست!
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزار