-ع ق- روز دوم اسارت، عراقی ها من راکه مجروح عقب یک ماشین تویوتا همراه بایک آزاده دیگر که اوسالم بود، بودم جهت تبلیغ می گرداندند. من روز15مرداد61بودکه درمنطقه مهران وقتی جهت شناسایی رفته بودیم که 13نفربودیم البته نزدیک صبح بود که از شناسایی برمی گشتیم که عراقی ها ما رامحاصره کردند و 12 نفر ازبچه ها درجا شهیدشدند. من هم از ناحیه پا ودست و کمر و سرم مجروح شده بودم و وقتی که روی زمین افتادم چنددقیقه بعد سربازعراقی آمد بالای سرم و خواست تیرخلاصی بزند که متوجه شد من هنوز زنده هستم. او دستوردادکه من رابا نفربر به عقب ببرند. درشهر مندلی یاالعماره بود که دوست آزاده دیگری به من اضافه شد. آن روزبه ش
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان