- دراين روز درياها و اقيانوس ها خجل از لبان تشنه ابوالفضل العباس (ع) است و ابرها از شرمساري سر به بيابانها نهاده اند. آب در مشك است ، ابوالفضل (ع) لب تشنه و باران تير از دستان پليد در گرماي سوزان كربلا بر وجود مباركش مي بارد ، اما فرزند فاتح خيبر بي اعتنا به عطش و بي باك از زخم ها با دستان بريده ،مشك را در ميان لب ها به سمت خيمه گاه برادر مي كشاند. او مي آيد تا رفع عطش كند از كودكان و طفلان صغير در ميان دشت خونين كربلا و گرماي طاقت فرسا ، نه عطش و نه زخم ها وجودش را ، بلكه آماج تيرها ، شمشيرها و نيزه ها برجان مولايش و برادرش حسين (ع) و يارانش ، روح و روانش را آزار مي دهد. به حق گفتند و نوشتند
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان