-مولاي ما نمونه ي ديگر نداشته است مولاي ما نمونه ي ديگر نداشته استاعجاز خلقت است و برابر نداشته استوقت طواف دور حرم فکر مي کنماين خانه بي دليل ترک بر نداشته استديديم در غدير که دنيا به جز عليآيينه اي براي پيمبر نداشته است
سوگند مي خورم که نبي شهر علم بودشهري که جز علي در ديگر نداشته استطوري ز چارچوب در قلعه کنده استانگار قلعه هيچ زمان در نداشته استيا غير لافتي صفتي در خورش نبوديا جبرِِييل واژه بهتر نداشته استچون روز روشن است که در جهل گمشده استهر کس که ختم نادعلي بر نداشته اس