-قورباغه ای به نام سبزک
قورباغه ای در برکه زندگی می کرد بنام سبزک. این قورباغه همیشه توی برکه بود و دوتا آرزو توی زندگیش داشت،اول این که یه روز از برکه بره بیرون جنگل و دشت وبیشه رو ببینه ، دوم یه دوست خوب داشته باشه.یه روزی تصمیم گرفت از برکه بره بیرون که هم دشت و بیشه و جنگل رو ببینه و هم تلاش کنه تا یه دوست خوب پیدا کنه.پس از مادرش اجازه گرفت و از برکه بیرون اومد و به سمت جنگل رفت .توی جنگل به حیوونا و حشرات زیادی برخورد کرد .اول به لشگر مورچه ها برخورد که برای خودشون خوراکی جمع می کردن