-قصه فاقد وحدت طرح است نويسندگان جديد لفظ قصه را به هر سرگذشت تخيلي اطلاق ميکنند که از ماجراهاي جداجدا و مستقل صورت بسته باشد.
در قرون تاريک وسطي، که خشکمغزي و غيرت مذهبي هر نشانهاي از ادبيات باستان را کمابيش از صفحه روزگار فروشسته بود، تنها نوشتههاي سرگرمکنندهاي که در دسترس مردم قرار داشت افسانههاي قديسان بود؛ و در اين افسانهها عنصر شگفتي به تنهايي عنصر غالب بهشمار ميآمد. نويسندگان اين نوع افسانهها، که به سبب اتحاد دندانشکن آثارشان با شرع مقد