-دعای سفره ی نان و پنیر جانمان را به لبمان میرساند، تا اجازه میداد یک لقمه نان بخوریم. کلی باید قبل و بعد از غذا، دعا و استغاثه و توبه میکردیم. وقتی او شهردار بود، ذرهای هم کوتاه نمیآمد، باید دعا را تا آخر کامل میخواندیم، حتی اگر خیلی گرسنه بودیم ...
ترس در شب عملیات به نسبتی که نیروها در منطقه عملیاتی سابقه حضور بیشتری داشتند، نیروی تازه وارد و به اصطلاح صفرکیلومتر را نصیحت میکردند و دلداری میدادند و اگر نیاز به تهور و بیباکی بود، طبیعتاً دست ب