-شمع را کشته شرر بر پر پروانه زدندآن گروهی که می از ساغر بیگانه زدندپشت پا بر حرم و حرمت خم خانه زدندسینه پر کینه شد از واقعه خم غدیرکز ستم آتش کین بر در آن خانه زدند آه از توطئه رهبر پیمان شکنانکه به فرموده او سنگ به پیمانه زدند
من نگویم که چه رخ داده ولی می دانمشمع را کشته شرر بر پر پروانه زدندسینه را میخ در خانه درید از اثرشتیر غم بر جگر ساقی میخانه زدندبلبل از سوز جگر نعره کشید از غم گلتا که بر صورت گل سیلی خصمانه زدندتا نبی رفت علی شد زستم خانه نشینخنده شوق برآن همت م