-
نگاهي اگزيستانسياليستي به بخش هايي از شاهنامه(3) نويسنده : دکتر ابوالقاسم قوام* عباس واعظ زاده** زماني که ضحّاک جواني نيرومند است، شيطان به نزد او مي آيد و او را به کشتن پدر بر مي انگيزاند: بدو گفت جز تو کسي کدخداي چه بايد همي با تو اندر سراي چه بايد پدرکش پسر چون تو بود يکي پندت از من ببايد شنود زمانه برين خواجه ي سالخورد همي دير ماند، تو اندر نورد بگير اين سرمايه ور جاه او تو را زيبد اندر جهان گاه او برين گفته من چو داري