-
بر محمل نياز فرازهايي از مناجات نامه خواجه عبدا... انصاري الهي! عمرم به باد کردم و بر تن خود بيداد کردم. گفتي و فرمان نکردم، درماندم و درمان نکردم. الهي! عاحز و سرگردانم؛ نه آن چه دارم، دانم و نه آن چه دانم، دارم. الهي! اگر تو مرا خواستي، من آن خواستم که تو خواستي. الهي! به بهشت و حور چه نازم، مرا ديده اي ده که از هر نظر، بهشتي سازم. الهي! آتشِ يافت، با نور شناخت آميختي و از باغ وصال، نسيم قرب برانگيختي، با آتش دوستي، آب گل سوختي تا ديده ي عارف را ديدار خود