-
دوستي قورباغه و موش نويسنده:محمود پور وهاب روزي روزگاري يکي بود، يکي نبود.روزي موشي و قورباغه اي کنار جويي با هم آشنا شدند.از حال و روزگار هم پرسيدند.به قول معروف دل دادند و قلوه گرفتنند.اين آشنايي، ماه ها ادامه داشت.آن ها هر روز صبح کنار جوي آب هم ديگر را ملاقات مي کردند، درد دل مي کردند و قصه ها مي گفتند.دوستي بين آنها آن قدر عميق شد که اگر يک روز هم ديگر را نمي ديدند دل تنگ مي شدند.يک روز موش لب جوي آمد، قورباغه را نديد.هر چه قدر صدايش زد فايده اي ند