-
طبيب دردمندان هيچکس غيرازتو نگشايد گره از کار ما بهتر از هر کس تو آگاهي بحال زار ما حال ماباشد وخيم و کارمان سردرگم است رحم کن برحال ما اصلاح فرما کار ما اي طبيب دردمندان يک سراغ از ما بگير تا شفا يابد دل غمديده و بيمار ما عامل قرب بتو اخلاص باشد در عمل سد بين ما و تو شد زشتي کردار ما ما غريب و بينوا ودردمند و مضطرب سرکشي ازما کني آيا تو اي دلدار ما؟ روز تارو تيره تراز شام يلدا تا بکي؟ کي بپايان مي رسد اين روزگار تار ما؟ دست غيبي تو يابن العسکري(عج)ازآستين