-
گوني را بگذاراين طرف نويسنده: احمد عربلو درس علاقه زيادي به درس خواندن داشت. درسش خيلي خوب بود.چند روز قبل از امتحان، مرخصي ميگرفت و از جبهه ميآمد. يك صندلي ميگذاشت زير درخت نارنگي وسط حياط.آن چند روزحسابي درس ميخواند و با نمرههاي خوب قبول ميشد. او با همين درس خواندنها در كنكور قبول شد. آن هم در دانشگاه اميركبير... پسر شجاع! اسم پدرش، شجاع بود! پدر و پسر هر دو در جبهه