- مترو که اومد پریدم یه جای خوب نشستم و تا الان که به نزدیکی های ایستگاه توپخونه رسیده با چنگ ودندان از جایم محافظت کردم..
تو ایستگاه مترو منتظر وایساده بودم، این دانشگاه دور ما هیچ حسنی هم برایمان نداشت اینش خوب بود که پایانه مبدا محسوب می شد و ما این بخت رو داشتیم که بین واگن ها خوب هاشو سوا کنیم
مترو که اومد پریدم یه جای خوب نشستم و تا الان که به نزدیکی های ایستگاه توپخونه رسیده با چنگ ودندان از جایم محافظت کردم و به آنهایی که با حسرت بهم نگاه می کردند پز می دادم.
بغل دستیم که پسرک جوان و ژیگولی بود داشت یه مقاله از خانم شادی صدر می خوند وهی به نشانه تایید سرتکو
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان