-
![روح خدا](http://rasekhoon.net/userfiles/Article/1389/11shahrivar/10/242479.jpg)
روح خدا نويسنده: ناهيد رحيمي گوشه چادر نمازش را به دندان گرفت و پيچيد توي کوچه خودشان. باد تندي وزيد و زير چادرش پيچيد. شيطنتش گل کرد و دست هايش را بالا برد و چادرش را مثل بادبان کشتي بالا گرفت و بعد لي لي کنان طول کوچه تا خانه را طي کرد و باد، چادر گل دار سفيدش را به پرواز درآورد. او هم تند مي کرد تا چادرش مثل بادبادک بالاتر برود. نفس زنان رسيد کنار در. در زد. آقا که در را باز کرد، چادرش هم پايين آمده بود. لپ هايش گل انداخته بود. تند سلام کرد، اما آقا مثل هميش