-ملاصدرا و داغ شاعري
حكمتو فلسفه- منصوره خواجه محمود:
من وقتي ديدم زمانه با من سر دشمني دارد و به پرورش اراذل و جهال مشغول است و روز به روز شعلههاي آتش جهالت و گمراهي بر افروختهتر و بد حالي و نا مردي فراگيرتر ميشود ناچار روي از فرزندان دنيا برتافتم ودامن از معركه بيرون كشيدم...
آنگاه روي فطرت به سوي سبب ساز حقيقي نموده با تمام وجودم در بارگاه قدسش به تضرع و زاري برخاستم و مدتي طولاني در اين حال گذراندم.