-دنــيــا را داريـــم وقتى همديگر را داريـــم
لئوبوسكاليا/ تهمينه مهربانىبعضى وقت ها پدر مى آمد و پشت ميز بزرگ آشپزخانه كه يك عالمه يادگارى روى آن كنده بوديم، مى نشست و مى گفت: «گوش كنين بچه ها! ديگه هيچى نداريم و بايد با يكديگه كار كنيم تا خانواده بوسكاليا بتونه ادامه بده.»و خدا مى داند چه سعادتى بود «باهم كار كردن» و «باهم رنج بردن» و «باهم نگران بودن»! چه سعادتى بود كه پدر و مادرمان به جاى اين كه تو انبارى قايم بشوند تا نگذارند ما بفهميم قضيه چيست و از زور اضطراب خفه بشويم، صاف و پوست كنده به ما مى گفتند كه بايد به هم كمك كنيم تا خانواده بتواند به بقاى خود ادامه بدهد.آن وقت كار اصلى
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان