-لرزه بر عرش خدا زین ماجرا افتاده استاین چه غوغایى است كاندر ماسوا افتاده است لرزه بر عرش خدا زین ماجرا افتاده استاین چه آشوبى است كز طوفان غم بار دگر نوح با كشتى به گرداب بلا افتاده است
آتش نمرودیان افتاده در جان خلیل كز شرارش آتشى بر جان ما افتاده استگریه كن اى آسمان كز فرط غم در رود نیل زین مصیبت از كف موسى عصا افتاده استناله كن اى دل كه از سوز دل و اشك مسیح لرزه بر اركان عرش كبریا افتاده استشهپر جبریل مى سوزد كه از بیداد خصم آتشى در مه