-گالیله در اردوگاه اسراP.Wیک عراقی فریاد کشید: آهای ایرانیها! آهای بسیجیها! امامتان مُرد، امامتان رفت. پریدیم پشت پنجره. سروان بود یا سرباز، نفهمیدم. یک عراقی خبر آورده بود؛ خبری که داغ بزرگی بر دل همه اسرا نشاند. ما که باور نداشتیم. بچهها سرشان را کردند لای نردهها و داد کشیدند: دروغه، دروغه. عراقی دروغ. . . بعد آن عراقی، آن سرباز، شاید یک ستوان رفت به سمت آسایشگاه 8. من آسایشگاه 7 بودم. از پشت پنجره حسن را صدا کردند. - حسن رفسنجانی! تعال، تعال!معروف بود به حسن رفسنجانی. بچه رفسنجان بود، به همین خاطر عراقیها این طور صدایش میزدند. - بیا جلو، هی حسن! من الحسن روی. فارسی و عربی را قاطی می
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان