-رئیس جمهور کوچکی که شهید شدآنچه پیش روی شماست ماجرای یک دانش آموز بی آلایش و ساده ی روستایی است که خبر شهادتش را از زبان هم کلاسی هایش می خوانیم .از دور که میآمد، مثل یک گلوله برفی بود. و یا یک کلوخ گرد، که قل میخورد و تند و فرز به تو میرسید. چالاک بود و زرنگ، دستهایش پیش از آن که مشت شوند گرد بودند. البته نه آن طور که گوشتالو و پفکی، مثل سنگ سفت و محکم بود. یک مشت به کسی میزد، نیم متر پرتاب میشد عقب. چشمان ریزی داشت. وقتی میخندید، صورت گوشتالو چشمانش را به کلی ناپدید میکرد اغلب در حال خنده بود. سوراخ دیوار را نشانش میدادی از خنده غش و ریسه میرفت اما امان از وقتی
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان